معنی در ابتدای جمله بصورت علامتسوال میاید، فعل معین کردن، عمل کردن، انجام دادن، کفایت کردن، این کلمه ,, معنی در ابتدای جمله بصورت علامتسوال میاید، فعل معین کردن، عمل کردن، انجام دادن، کفایت کردن، این کلمه پ, معنی bc اfتbاd [kgi fwmcت ugاkتsmاg kdاdb، tug kudj lcbj، ukg lcbj، اj[اk bاbj، ltاdت lcbj، اdj lgki ,, معنی اصطلاح در ابتدای جمله بصورت علامتسوال میاید، فعل معین کردن، عمل کردن، انجام دادن، کفایت کردن، این کلمه ,, معادل در ابتدای جمله بصورت علامتسوال میاید، فعل معین کردن، عمل کردن، انجام دادن، کفایت کردن، این کلمه ,, در ابتدای جمله بصورت علامتسوال میاید، فعل معین کردن، عمل کردن، انجام دادن، کفایت کردن، این کلمه , چی میشه؟, در ابتدای جمله بصورت علامتسوال میاید، فعل معین کردن، عمل کردن، انجام دادن، کفایت کردن، این کلمه , یعنی چی؟, در ابتدای جمله بصورت علامتسوال میاید، فعل معین کردن، عمل کردن، انجام دادن، کفایت کردن، این کلمه , synonym, در ابتدای جمله بصورت علامتسوال میاید، فعل معین کردن، عمل کردن، انجام دادن، کفایت کردن، این کلمه , definition,